معنی ناقلا و شرور

حل جدول

ناقلا و شرور

ناتو


ناقلا

آدم خدعه گر و باهوش.

آدم خدعه گر، باهوش

لغت نامه دهخدا

شرور

شرور. [ش ُ] (ع مص) بد شدن. (دهار). در مآخذ دیگر دیده نشد.

شرور. [ش ُ] (ع اِ) ج ِ شَرّ. (اقرب الموارد) (از ناظم الاطباء). ج ِ شر به معنی بدیها و شرارتها. (آنندراج) (غیاث اللغات):
مر ترا خانه ای دریغ آید
زین فرومایگان و اهل شرور.
ناصرخسرو.
رجوع به شر شود.

شرور. [ش َ] (از ع، ص) بدکار. شریر. در تداول عامه ٔ فارسی زبانان هست ولی در لغت نیامده، و بجای آن شِرّیر استعمال شده است. (از یادداشت مؤلف و نشریه ٔ دانشکده ٔ ادبیات تبریز سال اول شماره 6-7). اهل شرارت و شر و شور: این بچه شرور است، یعنی زیاد شیطانی و مردم آزاری می کند. هرگاه این صفت در مورد آدمهای بزرگسال استعمال شود به معنی چاقوکش و دعواکن و اهل نزاع است. عمل این گونه اشخاص را نیز در عرف عام «شرارت » می گویند. (فرهنگ لغات عامیانه). رجوع به شریر شود.


ناقلا

ناقلا. [ق ُ] (ص مرکب) در تداول عامه، گربز. محتال. زرنگ. حقه. جربز. متقلب. ناراست. حقه باز.

فرهنگ فارسی هوشیار

ناقلا

نادرست نویسی ناغلا پارسی است گربز بزبار (گویش گیلکی) (صفت) محیل زرنگ باهوش گربز (فی الجمله درمفهوم کلمه ناجنسی و بدذاتی مستتراست) . توضیح ناقلا در بروجردی بمعنی دشوار و سخت و نیز بمعنی مذکور مستعمل است.

فرهنگ عوامانه

ناقلا

آدم خدعه گر و باهوش را گویند.

فرهنگ معین

ناقلا

(قُ) (ص مر.) (عا.) زرنگ، باهوش.

فارسی به انگلیسی

ناقلا

Astute, Cagey, Cagy, Dodger, Mischief, Naughty, Rogue, Shrewd

فرهنگ عمید

ناقلا

زیرک، رند،

مترادف و متضاد زبان فارسی

ناقلا

باهوش، چموش، زرنگ، زیرک، گربز، محیل، مکار، موذی، ناکس

فارسی به عربی

ناقلا

ذکی، غشاش، فطن، ماکر

فارسی به آلمانی

ناقلا

Bogen (m), Wölbung (f)

معادل ابجد

ناقلا و شرور

894

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری